بوی نبودت را می دهد
مرد
قرار نبود
اینهمه عاشق باشم
اینهمه شیدا
اما حالا
با موهای پریشان
روی آشفته
چشم های اشک آلود
چشم دوخته ام به صفحه موبایلی که سالهاست کار نکرده
تا شاید
لحظه ای
برای هزارمین بار
بگویی دوستت دارم
و من
برای هزارمین بار
یک لحظه را
هزار بار زندگی کنم...
+ تنهایی را توی تقدیر من پاشیده اند... گاهی طولانی مثل کربلا... گاهی کوتاه مثل قم... و گاهی تلخ و شیرین مثل مشهد....
برگرد مرد...
من کم آورده ام...
برچسب : نویسنده : rafigh-e-man بازدید : 58