هنوز طلایند...
اما خاک گرفته...
بوی خدا از صد متری شان شنیده میشد...
بوی تواضع...
بوی مبارزه...
بوی استقامت...
بوی زندگی...
بوی دین...
بوی اخلاق...
اما حالا
خاک دنیا
طلایشان را پوشانده...
غم دارم برایتان
کاش میدانستید چه چیزی را به چه چیزی میفروشید...
متاع دنیای بیارزش و پست را با چه عوض می کنید...
آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند...
مسئولید خواهرانم...
کاش میشد به زبانی این را بهتان بفهمانم جگرگوشه هایم...
برچسب : نویسنده : rafigh-e-man بازدید : 79