اون وقتا که یه شمه ای از بهشت رو درک کردی و دوباره پرتت کردن تو جهنم
بعد از اون که لقمه های بهشتی خوردی و حالا عذاب شده رزقت
مثل زمانی که هوای پر از خاک به مشام کشیدی ولی بوی خدا رو حس کردی
بعدش
بعدش
بعدش که تو ویرونه ها قدم زدی
ویرونه هایی که قبلا فکر میکردی زندگیت بودن و حالا میبینی معنای زندگی رو اشتباه کردی...
اون وقتا
بی حوصله تر از همیشه
میشینی و بی تفاوت به خرابکاری های دختر یک ساله ت
بی خیال فرش و لیوان و لباساش
با خودت میگی
کاش میشد فقط یک بار به آدم وقت میدادن تا همه چی رو نگه داره...
بسنده کنه به یه خوشی و همه چی رو نگه داره
تا حداقل همون براش بمونه
این حس پوچی
این جهنم بعد اون بهشت
آدمو میکشه
ای دااااد....
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم آبان ۱۳۹۶ساعت 20:24  توسط دوست |
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش......برچسب : نویسنده : rafigh-e-man بازدید : 84